سلام  به دوستان گلم...این جا همونطور  که میدونید مثله صندلی داغه..در این بخش هر هفته یک نفر از اعضای پاتوق رو در نظر میگیرم و سوالاتی که در ذهنمون هست میپزسیم.
لطفا سوالای خصوصی نپرسید....
اولین نفر هم آقا مجید هستن..

بچه ها بدوید که دیگه این فرصت پیدا نمیشه.....

خب اولین سوال......آقا مجید آماده این؟؟؟؟؟ اگه خصوصی نیست الان در چه مقطعی تحصیل مینین؟شغلتون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نه بابا اینا که خصوصی نیست ...
یک سالی میشه فارغ التحصیل شدم ...
مدیر گروه معماری مهرازان میبد ...

خب چی شد که این پاتوقو ایجاد کردین؟

یکی از اهداف چندین و چند سالم، همیشه این بوده که توی دنیای مجازی بتونم، یه کار مثبتی انجام داده باشم ...
همیشه معتقدم، که از این فضای مجازی به نحو شایسته و بایسته استفاده نمیکنم ...
خیلی خیلی جای پیشرفت توی این فضای بیکران با خاصیت های بالقوش هست ...
ایجاد این پاتوق برای دور هم بودن معماران بیشتر برای محک زدن خودم و کسب تجربه و شروع برای بالارفتن از پلکان پیشرفت در دنیای مجازی بوده ... امیدوارم مفید باشه، تاثیرات مفیدی روی معماران جوان ایرانی داشته باشه ... حتی اگه قراره تعداد اونا از انگشتان دست هم کمتر باشه ...
مطمئنا پله های بعدی رو محکم تر و با قدرت تر عبور خواهم کرد ... فقط از خدا میخوام وقت کافی بهم بده ...

وای اهورا جان نیومده قصد قتل عام ما رو داری؟؟؟
سوال ازین سخت تر بلد نبودی؟؟؟
باهوشترین: علیرضا (ark)
شیطون ترین: خودت
بامزه ترین: شیما خانم (آخرین نوشته طنزی که خوندم و یادمه رو شیما نوشته بود)
محبوب ترین: نازی خانم (همه محبوبند، خدا میدونه ...)
با ابهت ترین: باور کن هرچی فکر میکنم نمیدونم به کی نسبت بدم ... همچین گزینه ای تو پاتوق نداریم
جدیترین: از جدیدایی که فعالیتشون به چشم میاد فرگل خانم
زرنگترین: صدیقه و الهام که اینجا رو ترکوندند ... (نمیشه یه نفرو گفت)
.
برو دعا کن خدا نیاره روزی رو که کیبور داغ خودتو تو همین مکان مقدس بگیریم ...

مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن ؟؟؟؟آخه من بامزم؟
نه کجام بامزست !!!
من فقط گاهی گــــــــــــــــــــــــــاهی  با نمکم که اونم به داییام رفتم تازه اونم از بابت سوتیامه!!!!

ناراحتی برم ویرایشش کنم بزنم بی مزه ... خوبه؟؟؟
گفتم که آخرین طنز رو از تو یادم بود ... هم خاطراتی که گفته بودی، هم اون قضیه فسفر سوزوندنی که میگفتی داشتی به این فکر میکردی که ستاره خانم از کجا اومده یهو که فعال هم هست؟ ... اون قضیه رو جالب گفته بودی که کلی خندیدم ...
صدیقه خانم هم بعضی وقتا شوخی های جالبی میکنه ...
میگم دیگه درستشو بخوام بگم، همه این صفات شامل همه بود ... ولی وقتی میگه اسم ببر تو همون لحظه اسم یه نفری که میاد تو ذهنم رو میگم ...
واقعا توی دنیای مجازی که داره بیشتر بحث میشه، شناختن همچین صفات از کسایی که میان و نسبت دادن یه صفتی به یک شخص خیلی سخته ...

نه حالا که فکرامو میکنم بامزه بهتر از بیمزست !!ممنون
 کاچی به از هیچی

دوستان.....................
اینجا واسه سواله...دیگه همچینفرصتی کیر نمیاد که بخواین آقامجیدو سوال پیچ کنین....

واسه مسابقات پاتوق  چی در نظر گرفتین واسه فرد برنده؟

میبینم که آقا مجیدو نشوندی رو صندلی خنک ودارین سوالا ی داغ ازش میپرسین ایوللللللللللللللللللللللللللللل.

معمار مورد علاقت؟
بهترین خبری که تاحالا شنیدی چی بود؟
تاحلا شده با دیدن یه فیلم گریه کنی؟کدوم فیلم؟
کتاب مورد علاقت؟
خواننده مورد علاقت؟
و آهنگ مورد علاقت؟
.................................................
اینم از سوالای جیزززززززززززززز من

چرا حرف دهن من میذارین؟؟؟؟
چه بلایی میخواین به سر من بیارین؟؟؟؟
اگه بخوام به کسی هدیه یا کدو یا یادگاری بدم مطمئنا اون چیز کتاب خواهد بود ...
هدیه بهتر ازین سراغ ندارم ...

معمار مورد علاقت؟
از خارجی ها معمولا کارای زاها حدید رو میپسندم ... سبک طراحی دوران دانشجوییم که مسئله اقتصادی مهم نبود بیشتر به کارای زاها حدید شبیه بود ... بهم میگفتند زاها مجید ...
توی ایرانیا هم شیخ بهایی کسی که علمی که توی معماری داشت، یه علم افسانه ای بود ...
بهترین خبری که تاحالا شنیدی چی بود؟
موفقیت های مردم کشورم رو که میشنوم حتی در حد کوچیکش برام بهترین خبر خوشه ... باور کنین اغراق نمیکنم ...
تاحلا شده با دیدن یه فیلم گریه کنی؟کدوم فیلم؟
بعضی فیلما یه ذره بغض تو گلوم میاره ... ولی آلزایمر دارم باور کن یادم نمیاد کدوم فیلم باشه ... فکر میکنم طلا و مس یکی از اون فیلمها بود ...
کتاب مورد علاقت؟
نوشته های کریستفر الکساندر رو فوق العاده دوست دارم ... کتابای مرتبط با معماری و شهرسازی و سفرنامه ها رو معمولا می پسندم ...
خواننده مورد علاقت؟
از خارجی های آهنگای اندی رو خیلی دوست دارم ... از داخلی ها هم اخشابی رو ...
و آهنگ مورد علاقت؟
روز به روز آهنگ مورد علاقه عوض میشه ... ولی آهنگایی که "ای دل اگر عاشقی" افتخاری ... "ای مه من" شجریان ... "چه هوای خوبیه" فرزاد فرزین ... "گل نازم" فریدون و رپی که تهی توی این آهنگ میخونه رو دوست دارم ...
سعی کردم از همه نوع آهنگی یکی رو گفته باشم ...

سلام
تا حالا درسی رو افتادین؟ چند تا؟ نام ببرید؟
کمترین نمره ی طرحتون چند بوده؟ طرح چند؟
ک مثل........./ صحرا شده پر زگل..جای خالی رو پر کنید.
من کجام جدیه؟
پشه ها روزا کجا میرن؟
چرا چت روم نداره این سایت؟

دوستان یکی یکی بپرسین....

یعنی نمی خواین هدیه بدین به برنده؟؟ وای وای وای..

تا حالا درسی رو افتادین؟ چند تا؟ نام ببرید؟
آره من تو هر مقطعی که از بعضی درسها خوشم نمیومد دقیقا همونا رو میفتادم ... سال اول دبیرستان کلا با مدرسه و معلما و حتی دانش آموزاش حال نمیکردم ... فکر میکنم درس مطالعات بود که افتادم ...
توی کاردانی هم یکی دوبار به خاطر تاخیر در رسیدن به سر جلسه دو تا درس ادبیات فارسی سه واحدی و اتوکد سه واحدی رو صفر گرفتم و درسای ریاضی و زبان و فیزیک رو افتادم ... کلا با عمومی حال نمیکردم ...
کارشناسی هم چند روز قبل از امتحان سازه فلزی مریض شدم، زیاد نتونستم بخونم، ولی مطمئن بودم پاس میکنم، رفتم و در عین ناباوری افتادم، به استاد زنگ زدم، گفت این نمره ها درست میشه خیالت راحت ولی وقتی رفت واسه اصلاح نمرات من و چند تای دیگه که معترض بودیم، گفتند دیگه ثبت نهایی شده و نمیشه عوضش کرد ... اون استاد هم از دانشگاه به خاطر پیگیری های ما اخراج شد ...
کمترین نمره ی طرحتون چند بوده؟ طرح چند؟
17.5 بود ... طرح 4 بود ... با استادش اصلا حال نکردم، ولی با این وجود نمره "A" کلاس رو گرفتم ... یادمه بجای اینکه بنویسم دکتر فلانی ... نوشتم مستر فلانی ... دیگه خدایی طرحم خوب بود ... تو عمومیا خیلی مشکل داشتم، ولی میمردم واسه تخصصیا ...
ک مثل........./ صحرا شده پر زگل..جای خالی رو پر کنید.
خیلی سخته خدایی ... ک مثل کشکول - صحرا شده پر ز گل ... هرچی زور زدم نتونستم قافیشو بهتر از این در بیارم ...
من کجام جدیه؟
آخ ببخشید ... فکر کردم میگه جدید ترین ... اگه نگاه کنی تو توضیح خودمم نوشتم جدیدترین فرگل خانم هست ...
پشه ها روزا کجا میرن؟
منم زیاد دنبالشون گشتم، به نتیجه ای نرسیدم، نامردا بی سر و صدا هم هستند، معلوم نیست کجان ...
چرا چت روم نداره این سایت؟
شدیدا دارم پیگیری میکنم، مراحلی که باید انجام میدادمو هم انجام دادم، بالاخره ما ایرانیا از جمله خودم عادت داریم به بدقولی .... بخاطر بدقولی هایی که شده، هنوز نتونستم راش بندازم ... ایشالا پیگیری میکنم که هرچه زودتر راه بیفته ...

نه، فکر کنم چند تایی بپرسند خیلی بهتره ... شلوغ زیادی هم نمیشه ... ده تا ده تا بپرسند بهتره تا این که یکی یکی بپرسند ...
.
این صندلی داغه یا تیغ زدن بدبخت بیچاره هاست ... مشکلی نیست ... هدیه هم میدم ... طرف برنده رو ببینمش حتما بهش هدیه میدم ... ارزش بچه های این پاتوق خیلی بیشتر از این حرفاست ...

مدرسه موشا رو نمیدیدن؟
ک مثل کپل /صحرا شده پر زگل

نه والا خیلی اهل برنامه کودک نبودم ... ولی آره یادمه ک مثل کپل رو ... نمیدونستم بقیش میخونه صحرا شده پر ز گل ...

خب......آدمی مرموزی هستین؟؟؟؟

تاحالا حرص کسی رو در آوردین؟؟؟؟

تاحالا دعوا کردین؟

آدمی مرموزی هستین؟؟؟؟
بستگی داره به طرفم ... بله ...
تاحالا حرص کسی رو در آوردین؟؟؟؟
کارم حرص در آوردنه ... مخصوصا خانمای فامیل و همکار ... بعضی وقتا خودم دلم میسوزه به حالشون ... از ناخنک زدن به غذا، مخصوصا غذای اونایی که بدشون میاد کسی به غذاشون ناخنک بزنه ...
تاحالا دعوا کردین؟
دعوای کتک کاری، نه خیلی اهلش نیستم، شاید توی عمرم به تعداد انگشای یک دست نشده، اونم مطمئنا من خیلی توی اون قضیه کنترل کردم خودمو، قاطی نمیکنم ولی اگه بکنم، دیگه حسابی ازخجالت طرف در میام ... آخرین مورد توی کارشناسی ارشد بود، که یکی از همکلاسی ها رو بخاطر یه حرکت خیلی خیلی فجیعانه ای که داشت، مورد عنایت قرار دادم ... البته در حد چند تا پشت دستی و مشت توی صورت بود ... همین ... بعدش دیگه بچه ها جلومو گرفتند ...
اما کلا آدم اهل دعوا و پرخاشگری نیستم ... گرچه آدم پرهیجانی هستم ... معتقدم دعوا مال حیوونه، نه انسان که زبون داره و عقل ... جز موارد خیلی خیلی استثنا ...

آخ گفتین......
انقدر که ناخونک زدن به غذا خیلی میچسبه...خوردن یه پرس کامل غذا اونقدر نمیچسبه.
خب....
سوال.......
یادم نمیاد ..حالا میگم..

تعریفت از کلمه های پایین البته فقط با یه کلمــــــــــــــــه:معماری:
پاتوق:
خدا:
عشق:
زندگی:
یخچال:
ماکارونی:
شنبه:
روز تحویل پروژه:
تلفن همراه:
جاده:
صدیقه:

یک کلمه که خیلی سخت میشه ...
معماری: خلاقیت
پاتوق: دوستی
خدا: بزرگ
عشق: بی تابی و البته تاپ تاپ قلب
زندگی: تلاش
یخچال: چرا نباید خودش بفهمه که هر دفه درشو باز میکنیم، چیزای جدید واسه خوردن باید توش باشه ...
ماکارونی: خیلی طرفدارش نیستم
شنبه: آغاز
روز تحویل پروژه: آخرین مهلت برای نتیجه گرفتن
تلفن همراه: تکنولوژی مفید، گرچه برای منی که درست مصرف نمیکنم یعنی درد سر
جاده: بی انتها
صدیقه: گل و مهربون